بسم الله الرحمن الرحيم
يا صاحب الزمان (عج) ادرکنی
سخنراني جناب شيخ علي اكبر تهراني
سخنرانی شب جمعه مورخه 01/07/89
به روح محترم چهارده معصوم و حضرت ابوالفضل (ع) همه با هم بلند بفرستید.
برای سلامتی وجود مبارک امام زمان (عج) صلوات دوم را بلند بفرستید.
به روح رهبر انقلاب و برای سلامتی رزمندگان اسلام و پیروزی اسلام صلوات سوم را بلند بفرستید.
دعای فرج را بخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ کُن لِوَلیّک الحُجَّةِ ابن الحسنِ العَسکری صلواتُکَ عَلیهِ و علی آبائِه فی هذِهِ الساعةِ و فی کلِّ الساعَة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دَلیلاً و عیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتِعَهُ فیها طَویلاً.
انشاءالله وجود مبارك امام زمان (ع) در تمام امور همه ماها را ياري بفرمايند، صلوات بلند بفرستيد.
*******
مسئله:
مسئله راجع به نجس و پاکی است، چندی پیش قبل از ماه رمضان عرض میکردم، ولی خب حالا دوباره میخواهم عرض کنم، میفرماید یازده چیز است که نجس است:
1. بول،
2. غائط، من این دوتا را یکخرده رویش صحبت کنم، چون الآن مریضیهای زیاد، سرطان، مخصوصاً در بچهها، علتش این دوتاست، مادرهایی که بچهدار میشوند بچه را که میخواهند به اصطلاح لاستیکی کنند، یک کاری کنند دست بچه به این پروپایش نرسد، چون پاهایش نجس است در لاستیکی خیس است، این دستش را میمالد به این پاها، بعد میگذارد دهانش، این خودش یک پا کاملاً برای سرطان و مرضهای دیگر آمادگی دارد. یکی هم در موقع شهوترانی، مادرها پدرها سعی کنند که دستشان با صابون شسته بشود، چون آن هم خیلی سبب سرطان میشود، مخصوصاً برای بچهها.
لذا این است که چه موقعی که به بچهها میخواهند شیر بدهند، این خانم لاستیکی میکند، بچه جیغوداد میکند، گریه میکند، آن هم هولهولکی زود سینهاش را میگذارد دهان این، یا مثلاً میرود برایش شیر درست میکند. نه، نکن این کار را، بگذار بچه جیغ بزند، گریه کند، این ورزش روده است. هیچ اشکال ندارد، اما برو قشنگ دستت را با صابون بشوی، تمیز، بعد بیا حالا شير درست کن یا هرچه، چون سلامت بچه مهم است، گریه کردن و نکردنش مهم نیست.
این است که من دوباره این را گفتم براي همهمان، از آنور هم کلاً جوانهای عزیز، جوانهاي نوجوان هفت هشت ساله به بالا میروی مدرسه، در مدرسه، میروی خانه، فرق نمیکند ادرار که میروی بکنی حتماً خودت را بشوی، حتماً آب بریز، حالا نجس و پاکیاش یک طرف، علم روز به ما ثابت کرده، یک قطرۀ ادرار را زیر میکروسکوب بگذار، ببین چقدر درونش میکروب است؟
اکثراً میبینی در خانوادهها این حالت نیست. تمام مرضها هم بیشتر از آمریکا اروپا به ما میرسد، چه آنها کت الاغ را از پشت بستهاند، هیچ در نجس و پاکی، حرام و حلال نیستند، اما ما انسانیم، ما پیغمبرمان ختم پیغمبرها محمدبنعبدالله(ص) است، ما انسانیم و اینها را هم علم روز ثابت کرده ادرار، غائط، منی، اینها تمام پر از مرضهای گوناگون است. باید باید هروقت توالت میروید خودتان را بشویید تمیر کنید، چون وقتی که نمیکنی روزی ده دفعه این خانم، این دختر، این پسر میرود توالت، بعد همینطور شلوارش را میکشد بالا مخصوصاً در موقع ادرار، یا وقتی که مثلاً انسان غائط میکند یک تکه کاغذ برمیدارد خودش را پاک میکند، خب آن اصل میکروب که هست که! آنوقت میبینی تمام وجود این خانواده همهشان در میکروب لول میخورند، حامل میکروب هستند، دم از تمدن و تمیزی هم میزنند! لذا این است که یکی این سفارش است، بابا جان یادتان نرود.
یکی هم من خواهش میکنم، برای رضای خدا پدرهایی که تشریف میآورند جلسه، دخترهایشان را با خودشان نیاورند جلسه مردانه. سیدی بخر ببر خانه، بگذار خانمت، دخترخانمت گوش کنند، ولی دخترت را نیاور. ببین بابا جان من، همه اسلام همین سهتاست: حیاء، حجاب، نماز. کل انسانیت سراسر جهان با همه مهوارهها با همه موشکها با همه هواپیماها، اگر این سهتا نباشد، آخر حیوانیت است، الآن ما دنیا را داریم میبینیم.
لذا این است که دخترها را نیاورید، چون:
امام صادق (ع) میفرماید: خدا حیاء را ده قسمت کرده یک قسمتش را به مردها داده، نهتایش را به زنها.
این خانم، این دخترخانم نه دفعه که یک جاهایی که نباید برود میرود، آن یک دفعه، هریکبار یک دفعه حیاء از بین میرود، آنوقت این میشود که راحت این دختره بزرگ بزرگ است، در خیابان با آستینهای حلقهای، پیراهن بالای زانویش، لخت دارد قدم میزند. نه حیاء نه چیزی، آن هفته گفتم، داشتند پول جمع میکردند در حسینیه یا هرکجا اسمش را نمیبرم، برای سیلزدهها، اگر صدتا دختر آنجا بود یک دانهاش چادری بود، بقیه سرها لخت، پاها لخت، آستینها حلقهای، آن بیغیرت مجریه دستش را گذاشته بود روی شانه دختره، ميگفت عمو جان آمدی براي چه؟ الآن سیودو سال است انقلاب شده هنوز اینها، مخصوصاً این صدا و سیما نفهمیدند، حرام چیه حلال چیه، محرم چیه؟ نامحرم چیه؟ بد چیه؟ خوب چیه؟ هیچی نمیفهمند! در صورتی که جز این دوتا چیز دیگر نیست:
هرکس فهميد به روح محترم محمد و آل محمد صلوات بلند بفرستد.
اللهم صل علي محمد و آل محمد
*******
مقدمه:
خدا در قرآن میفرماید: من شما را خلق نکردم مگر برای دو چیز:
1. اطاعتم کنید، عبادتم کنید.
2. امتحانتان میکنم، در امتحان پیروز بشوید، راه درست را بروید. حالا میخواهد قبول بکنند میخواهد نکنند، میخواهد هرکدام بیستوپنجتا دکترا از دانشگاه هاروارد آمریکا داشته باشند، بیستوپنجتا دکترا از حوزه علمیه داشته باشند. این بدبختی الآن هم شده، در حوزه علمیه طرف یک جو ایمان ندارد دکترا دارد.
لذا این است که برادرها بیدار باشيد. من همین الآن از قول خود خدا ميگويم، این کتاب را من برای امشب ننوشتهام مال هیجده سال پیش است، هرشب یک درس ما میگوییم، امشب گوش کن، تایید این گفتاری است که الآن من میخواهم بگويم، قرآن سوره بقره از آیه یک به بعد، نشان میدهد که کی آدم است کی نیست، کی ایمان دارد کی ندارد.
یک صلوات مردانه بفرستید.
قرآن، سوره بقره آیه 2- این کتاب بیشک راهنمای پرهیزگاران است، یعنی آدمها.
آیه 3- (علامت دارد میدهد.) آن کسانی که به جهان غیب ایمان دارند. این یک، یعنی قبول دارد که بعد از مرگ یک زندگی دیگر هست. دو، نماز را به پا میدارند.
نمیگوید نماز را میخواند، آنها هم که امام حسین (ع) را کشتند آن روز نماز میخواندند، آنها هم که خانم فاطمه زهرا(س) را کشتند همه نماز میخواندند، اکثرشان پشت سر پیغمبر (ص) نماز خوانده بودند، اینکه میگوید نماز را به پا میدارد، حدود صد جای قرآن است كه ميگويد به پا میدارد، یعنی هرکاری که میخواهد بکند اول متوجه است كه خدا راضی است یا نه، این کار درست است یا نه، خلاف است نمیکند. معنی نماز به پا میدارد این است.
مثلاً به روح امام حسین (ع) صلوات بفرستید.
امام حسین (ع) در روز عاشورا دو جمله فرمود، یک مشت از این مداحها که فقط نشستند مردم را بگریانند، ائمه(ع) را ذلیل کنند، پول بگیرند، جوری دیگر میگویند. یکی که فرمود: اگر دین ندارید لااقل آدم باشید، آزادمرد باشید. به ناموس مردم کار نداشته باشید. این دو جمله آخرین جملات امام حسین (ع) است، اگر دین ندارید نداشته باشید ولی مرد باشید، ناموس خودتان مال خودتان باشد، ناموس مردم مال مردم باشد.
دوم آیا کسی هست من غریب را یاری کند؟ یاری امام حسین (ع) آن روز این نبود که دو نفر از قوم یزیدیها بیایند اینور کمک امام حسین (ع)، نه، امروز هم یاری امام حسین (ع) این نیست که ما بنشینیم گریه کنیم نه! آنها حتیاج به گریه ما ندارند، یاری امام حسین (ع) این است که امام حسین (ع) برای نماز حرکت کرد، برای حجاب حرکت کرد، امام حسین (ع) برای حیاء حرکت کرد، خودش میگوید، امام حسین (ع) برای امربهمعروف نهیازمنکر حرکت کرد. امام حسین (ع) برای باقیماندن احکام قرآن حرکت کرد.
اینجا هم دارد همین را میفرماید، تكرار آيه 2 میگوید: این کتاب بیشک راهنمای پرهیزگاران است، یعنی شماها، هم شماها که اینجا هستید هم آنهایی که دارند با اینترنت گوش میکنند، چه آنهایی که بعد با سیدی گوش میکنند. چه آنهایی که هرکجا هستند خدا را قبول دارند.
بعد تكرار آيه 3 میفرماید: آنها کسانی هستند که (علامت شما را دارد میگوید.) به جهان غیب ایمان دارند یک، نماز را به پا میدارند، یعنی حرام خدا همیشه حرام است، حلال خدا همیشه حلال است. هرکاری خواستند بکنند، عروسی خواستند بکنند مهمانی خواستند بروند، مهمان خواست بیاید خانهشان، اول حساب حرام حلالش را میکنند. این پسرخاله است، آن پسرعمه است، اين پدرزن است اینها را بریز دور، باید دین خدا باشد.
بعد ادامه آيه 3 میفرماید از هرچیزی که روزیشان کردیم، انفاق میکنند، اینها علامتهایش است. به غیب ایمان دارند، نماز را به پا میدارند، یعنی حرام حلال سرشان میشود، اهل احسان هم هستند، از آنچه که به آنها دادیم، احسان میکنند به مردم.
آیه 4- آنان که ایمان دارند به آنچه خدا بر تو ای پیغمبر و پیغمبران پیش از تو فرستاده. میگوید اینها کسانی هستند که هم موسی (ع) را قبول دارند، هم عیسی (ع) را قبول دارند، هم نوح (ع) را قبول دارند، هم ابراهیم (ع) را قبول دارند، هم محمدبنعبدالله (ص) را، آنان ایمان دارند به آنچه خدا بر تو ای پیغمبر و پیغمبران پیش از تو فرستاده، آنها چون به عالم آخرت یقین دارند، همه ایمان، همه انسانیت یقین است.
طرف هفتاد سال میخواند "یک آن" باور هم نمیکند. من یک چیزی پریروز شنیدم، یکی از این حوزهها گفته کسی سوال دارد از روحانیت بپرسد، عزیز من این حرف بر خلاف قرآن است، بر خلاف رسولالله (ص) است، بر خلاف انسانیت است. قرآن میفرماید: همهتان در دینتان مسئولید.
سوره نساء آيه 98 میفرماید: همهتان در دینتان مسئوليد، حالا که به آن میرسیم من دهها شهود دیگر میآورم، این نیست که هرکسی منبابمثل رفته فلانجا خوانده، نه بابا جان من، چرا گمراه میکنید مردم را؟
تكرار آيه 4- آنان که ایمان دارند به آنچه خدا بر پیش از تو ای پیغمبر و بر تو فرستاده، الآن اکثر شما به پیغمبر خودمان ایمان ندارید! اگر دارید پس چرا اسمش را نمیآورید؟ یک منبر یک ساعته یک کلام اسم پیغمبر (ص) نمیآید، یک کلام اسم قرآن نمیآید، یک منبر یک ساعته یک کلام اسم امام صادق (ع) و رسولالله (ص) نمیآید! آخر تو میتوانی جواب مسئله مردم را بدهی؟ خودت ایمان نداری!
اینجا قرآن است، دارد صحبت میکند، میگوید ای پیغمبر، علامت اینها اين است: آنان که ایمان دارند به آنچه خدا بر تو و بر پیغمبران پیش از تو فرستاده، شما خیال میکنید این آمریکاییها کثیف که قرآن آتش زدند، اولاً آبروی خودشان را بردند، چون قرآن با نهایت احترام اسم موسی (ع) را آورده، اسم عیسی (ع) را آورده، اسم ابراهیم (ع) را آورده، اسم پیغمبرها را با نهایت احترام آورده، همهشان را هم معرفی کرده، آنها از خریتشان بوده! اما آن هفته من گفتم جوازش را از خود شما مسلمانها میگیرند.
الآن تمام کشورهای عربی که دور ما هستند، بهترین شرابها از انگلیس و آمریکا برایشان میآید. سالی چند میلیون دلار پول شراب دربار اینهاست! آنها هم وارد هستند آمریکایی و اروپاييها، بهتر از ما میدانند حرام چیه؟ حلال چیه؟ قرآن به چه سفارش ميكند! ميدانند یکی از حرامیها این شراب است، در زندگی اینها مثل آب خوردن است، یکی نماز است میبیند در زندگی خودمان اصلاً نماز مسخره شده! از صدتا جوان بیستتا نماز نمیخواند، یکی حجاب است بیا در خیابان خودمان تماشا کن، یکی حیاست، یکی دزدی است، خب اینها جوازش را از خود شماها میگیرند، آنها غلط میکنند قرآن را آتش بزنند، ما از صبح تا شب داریم روی قرآن راه میرویم.
من جلوتر از این حرفها در ماه رمضانی گفتم، گفتم قرآن را خدا نفرستاده كه سه شب احیاء ما سهتا بیست دقیقه روی سرمان بگیریم. "بک یا الله" بعضیها هم متخصص گریهاند، "بک یا حسین"، "بک یا حسین"، من هم میگویم خاکبرسرت، خاکبرسرت! به آنکه دارد میگوید، مردک قرآن را پیاده کن امشب، قرآن را پیاده کن برای مردم، گفتم این نیست که قرآن را ما سالی سه شب سهتا بیست دقیقه روی سرمان بگیریم، بعد از صبح تا شب سال به دوازده ماه رویش راه برویم، از صبح تا شب! وقتی که اهمیت به نماز نمیشود، اهمیت به حجاب نمیشود، اهمیت به حیاء نمیشود، نیست، ما داریم روی قرآن راه میرویم دیگر، آنها دارند میفهمند.
لذا خدا دارد اینجا میفرماید چه؟ تكرار آيه 4 میفرماید که آنها علامتهایش اين است: آنان که ایمان دارند به آنچه خدا بر تو و بر پیغمبران پیش از تو فرستاده، آنها چون به عالم غیب به آخرت یقین دارند. در میلیون میلیون نفر شما یقین میبینی؟ در باسوادها، من تا حالا دهبار گفتم، اکثر شما باسوادها نوددرصد همینجا کافر و نجس در جهنم دارید قدم میزنید، به عنوان سواد، عزیز من کسی که تکبر دارد، اصلاً عقل ندارد که بخواهد آدم باشد، همه ائمه (ع) میفرمایند، همه ائمه (ع) میفرمایند که کسی که تکبر آمد در مغزش این عقل ندارد، کسی که عقل ندارد، این آدم نیست، چیزی نمیفهمد. اینها قرآن است کسی قبول ندارد همین الآن نجس و کافر است.
آیه 5- آنها در دین خود به راه راستاند (یعنی شماها) از جانب پروردگارشان، و ایشان رستگارند که نجات یابند از هرهلاکت.
میگوید چون قبول دارند این حرفها را عمل میکنند، از هرهلاکت از هرگرفتاری از هربدبختی راحتاند، که من بارها جلوجلو گفتم، شما برو در دادگستری ببین روزی چقدر جرم و جنایت است. ببین یکی از شماها هستید؟ ببین ما روزی چقدر تصادف داریم، ببین یکیاش از شماها هست؟ همهاش از همین گروگوریها، یک مشت لات و بدبخت، آنها هم گناه ندارند ها! همه گناه با آن کسانی است که میخوانند و باد میآورند و برای مردم نمیگویند.
من قبل از منبر گفتم، گفتم بعضیها وقتی که من دارم از خدا و قرآن دفاع میکنم، اینها ناراحت میشوند، خیلی بدبختی! هرکی هستی، در هرمقامی هستی خیلی بدبختی. خاک بر سرت، هرکجا هستی! ما را خدا خلق کرده برای اینکه از خدا دفاع کنیم، از اسلام دفاع کنیم، اسلام هم همین قرآن است و رسولالله (ص) و اهلبیت (ع)! عصاره زحمات یکصدوبیستوچهارهزار پیغمبر (ع) محمدبنعبدالله (ص) است، این هم قرآن.
گفتم من این را هم برای امشب ننوشتهام، من حدود درست سال هفتادویک، اول فروردین سال هفتادویک شروع کردم به نوشتن این درس برای این جلسه، حدود سیصدوچهلودو درس است، الآن جلد سوم است. هرپنج سال یکبار یک دوره میشود، همان که برای امشب آوردم این است که من میخواستم جواب اینها را بدهم، خدا دارد جواب میدهد.
تكرار آيه 5- آنها در دین خود به راه راستاند از جانب پروردگارشان و ایشان رستگارند که نجات یابند از هرهلاکت و برسند به نعمت سعادت. چه سعادتی از این بهتر که اینجا انسان باشیم، اینجا آدم باشیم، پسرت کیفقاپ نباشد، هروئینی نباشد.
آیه 6- البته آن کسانی که کافر شدند مساوی است برای آنها چه بترسانيشان، چه نترسانی، چه بگویی چه نگویی، اینها ایمان نمیآورند. خدا دارد میگوید ها! میگوید آنها که اهل معرفتاند، "العاقل فی الاشاره" یک تکان میخورند. آنها که بیمعرفتاند. میگوید مساوی است برايشان چه بگویی چه نگویی، تکان نمیخورد.
آیه بعد خدا چه میفرماید؟
آیه 7- مهر کرد خدا و نشان نهاد بر قلبهای ایشان و بر گوشهای ایشان و در چشمهای آنها، گویی که اینها کور و کر و لالاند. بعد از مرگ هم همینطور خلق میشوند، کور و کر و لال. ما قرآن داریم میخوانیم، ما داریم قرآن میخوانیم، کور و کر و لال. ميگويند خدایا، ما در دنیا چشم داشتیم، گوش داشتیم، زبان داشتيم، داشتی گوش اما حقیقت را نمیپذیرفتی چشم داشتی حقیقت را نمیدیدی، زبان داشتی حقیقت را نمیگفتی.
که الآن پایههای کفر را هم كه پیغمبر دارد میگوید، همینهاست که الآن عرض میکنم.
آیه 8- بعضی از مردم کسانی هستند که میگویند ما ایمان آوردیم به خدا و به روز قیامت ولی آنها ایمان ندارند دروغ میگویند. اینها برای اینکه از جانب اسلام بخورند و بچرند و بخوابند دارند به نام اسلام...، اینها دروغ میگویند، خدا دارد میگوید. نمونهاش پیغمبر اکرم محمدبنعبدالله (ص)، بیستوسه سال یکمیلیارد برابر اینکه من بگویم ایشان گفت با آن اخلاصش، چون پیغمبر یک نفس غیر خدا نمیکشید. سرش را که گذاشت زمین، سهتا آدم بودند که دور علی (ع) ایستادند: سلمان فارسی بود و مقداد بود و ابیذر، بقیه رفتند، علیه دین، علیه کارهایی که خودشان دنبال پیغمبر (ص) بودند و میکردند. بیدار باشیم بابا جان من، هشیار باشیم.
آیه 9- به خیال خود فریب میدهند آنها خدا را و فریب میدهند مومنین را، ولی نه خودتان را فریب میدهید.
میگوید یک عده میگویند ما مسلمانیم، قرآن را ماچ میکند. دخترهای مردم، زنهای مردم را میآورد در تلویزیون بخوان برای مردم، ما جایزه میدهیم. اینها تمام انگلیسی اسرائیلی هستند، به اینها نگاه نکنید، اینها انگلیسی اسرائیلی هستند، به اینها نگاه نکنید، حرام است، حرام است، حرام است. میگوید خودشان را به اسلام میچسبانند ولی دروغ میگویند. به خیالش خودشان دارند مردم را گول میزنند.
تكرار آيه 9- به خیال خود فریب میدهند آنها خدا را و فریب میدهند کسانی که ایمان دارند، ولی نه فریب نمیدهند در حقیقت مگر خودشان را. چرا؟ شعور ندارند! شعور ندارند! تکبر آورده عقل و معرفت را از دست داده. به شما بگویم، همه چیز در تواضع است، در مقابل خدا تسلیم بودن در مقابل رسولالله (ص) تسلیم بودن، همهمان تواضع در مقابل مهدی آل محمد (ص)، این نکبتهایی که امروز اینطور کلهشقی دارند در مقابل قرآن و اسلام میکنند اینها با امام زمان (عج) سازش دارند؟
من آن هفته پیش گفتم، گفتم دعا کنید که بمیرید وگرنه خیلی آبروریزی میشود. ما داریم قرآن میخوانیم با قرآن چپی؟ اگر شما راست میگویید چرا یک کلام قرآن نمیخوانید؟ چرا یک کلام از رسولالله (ص) نمیگویید؟
آیه 10- در دلهای آنها مرض نفاق است و عداوت.
برچسب بزند، حرف زشت بزند، اینها همچوناند، اینها... البته عیب ندارد ها!
امام چهارم (ع) میفرماید: الحمدلله، خدا را ما شکر میکنیم، خدا دشمنهای ماها را از احمقها قرار داده. خب احمق خدا و اسلام و قرآن و انسانیت همین است که ما داریم میگوییم، حالا کی مخالف است، کی احمق است؟ تو با آن کسی که دنبالش میروی.
قرآن دارد میگوید، در ادامه آيه 10 میفرماید که در دلهای آنها مرض نفاق است و عداوت، پس خدا زیاد کند مرض ایشان را، خدا که زیاد نمیکند، وقتی از خدا کشیدی کنار ولت میکند.
خودش میگوید: چه کسی را من هدایت کردم که کسی بتواند آن را گمراهش کند، چه کسی را که من ولش کردم کسی بتواند آن را هدایت کند، خود قرآن میگوید.
اینجا که میگوید که مرض نفاق، یعنی همین که خودت را مسلمان میدانی، ولی علیه قرآن، علیه انسانیت، علیه همه چیز، هی برچسب، هی نقنق! خاک عالم در سرتان، بجنبید تا آقا نیامده، چون بیاید توبههایتان قبول نمیشود، چون تشریف بیاورد توبههایتان هم قبول نمیشود.
آیه قرآن است، سوره نساء آیه 17 و 18 میفرماید: غیر باسوادها تا آن نفس آخر بگوید: خدایا، من غلط کردم ما میبخشیمش، اما آنها که دم از علم و سواد و چه میزنند فایده ندارد، آتش دوزخ است.
لذا این است که برادرها بیدار باشید، هشیار باشید، اینکه الآن من گفتم ما داریم از خدا میگوییم، یک عده میبینی ناراحت است. عزیز من، آزادی بدون قرآن، بدون سنت، بدون اهلبیت (ع) بدبختی است که الآن ما درونش گرفتار شدیم، آنکه ما را از بدبختی نجات میدهد پلیش مخفی ایمان است. این ماه رمضانی آمد رفت، یک عده که این پلیس مخفی ایمان درونشان نبود، خیابانها را به کثافت کشیده بودند. آنجاها که غذا ميفروختند راحت در مغازهها باز، غلغله بود، همه هم مرده بودند که بروند بگویند آقا لااقل در دکانت را بکش پایین، مرده بودند، آنها که وظیفهشان است، مرده بودند. اما آنها که انسان بودند تشنهاش است گرسنگی به او فشار آورده، در خانهاش هم جای یخچال همه چیز هست. اما خیالش را هم نمیکند بلند شود برود در یخچال را باز کند، پلیس مخفی ایمان. میفرماید آزادی بدون برنامه الهی جز زیان و ضرر چیزی ندارد. پلیس مخفی ایمان همه چیز درونش است.
لذا این است كه بعضیها هم برادرها مگسصفت نباشید، انشاءالله در ما نیست، انشاءالله در ما نیست. در آنها هم که گوش میکنند بیروناند نیست، در آنها هم که سیدی گوش میکنند نیست، ولی من مثل را زدم گفتم که یک صندوق سیب میخری دویستتا سیب درونش است. حالا یک دانهاش لکهای است، تو اگر همه آن سیبها را بریزی دور آدم احمقی هستی. احمق که حیف است خری! آن یک دانه سیب را لکهاش را بگیر، بقیهاش را بخور. حالا یک ساعت و خردهای این حقیر دارم احکام و اخلاق میگویم، دو دقیقهاش به مذاق تو خوش نمیآید خیلی خب، بقیهاش را گوش کن. مگسصفت نباش! چون مگس اخلاقش این است، شما میروی حمام خودت را میشویی یک هیکل هشتاد نود کیلویی را تمیز میآوری بیرون، این مگس میچرخد، میچرخد، ميچرخد پس گردنت پشت دستت به اندازه یک ته سوزن میکروب پیدا کند، بنشیند آنجا نشانت بدهد. اخلاق مگس این است. لذا میگوید وقتی تو اینطور شدی ما هم ولت میکنیم، دقیقهبهدقیقه به کفرت اضافه میشود.
خوشزبانی یعنی حقگویی و از حق دفاع کردن. یادت نرود اینها گفته انبیاست، آقا طرف خیلی خوشزبان است، چاپلوسی میکند، دروغ میگوید، تو را میخنداند. این بدبخت است، این دزد است، این خائن است. میآید منبر صحبت کند، یک ساعت، نیم ساعت، یکجوری که زمان خوشش بیاید، رهبر خوشش بیاید، دولت خوشش بیاید، مردم خوششان بیاید، این آخر خیانت است. خوشزبانی یعنی از حق دفاع کردن، حق را گفتن، بدزبانی یعنی چاپلوسی کردن، دروغ گفتن.
بعد رسول گرامی محمدبنعبدالله (ص) میفرماید: بنده مومن، تا زنده هستی برای فردای خودت کار کن، زحمت بکش، پیش از آن که بمیری، برای آخرتت ذخیره بفرست، به وسیله نماز، به وسیله روزه، به وسیله کارهای خوب، در جوانی قبل از پیری به خودت برس، کسی نیست به تو برسد، پیر هم که شدی نه بچه نمازت را میخواند، نه آن روزهات را میگیرد، به خودت برس. در زندگی پیش از مرگ، یک کاری کن وقتی که زنده هستی برای آخرتت، اما خود زنده بودنت، هم یک کاری کنی. چرا؟ قسم میخورد رسولاله (ص)، به آن خدایی که جان من در ید قدرت اوست، بعد از مرگ هیچ عذرخواهی از کسی پذیرفته نمیشود. قرآن هم همین را میگوید، به آن خدایی که جان من در ید قدرت اوست، بعد از مرگ جز بهشت و جهنم وجود ندارد، یا به صورت انسان هیجده هفده بیست ساله خوشگل، چه زن چه مرد، وارد بهشت میشوی، یا به صورت حیوانی کثیف، وارد جهنم.
آن هفته گفتم که عیسی (ع) وارد شد شهری دید همه یکجا مردهاند، همه! خدایا، چه شده این همه یکجا نابود شدند؟ خدا فرمود: از خودشان بپرس. داد زد: ایهاالناس، شما چه کردید اینطوری شدید؟ یک کسی سر از زیر خاک درآورد، گفت: ما مثل اهل تهران الآن، دم از علم و درک و سواد میزدیم و این را ساختیم، آن را ساختیم، ساختمانها را آن چنین کردیم، اینطوری کردیم، همهاش از این حرفها، و شبها هم بخور و بریز و بپاش و غیبت و تهمت و این حرفها! بعد هم میخوابیدیم. یک شب با همین حالات خوابیدیم، همینی که میبینی شد، الآن تمام اینها لگام آتشی به دهنشان است. به قیافههای مختلف خر و سوسک و چه و چه! منی که میبینی الآن به تو توانستم جواب بدهم، علتش این بود، من زنده بودم در این شهر بودم، ولی با اینها نبودم، با کارهای اینها مخالف بودم، اینها همه در حال گرفتاری هستند. لذا برادرها باور کنیم، اینها دروغ نیست.
اما امام صادق (ع) میفرماید: کسانی که (مثل شماها که بعد سیدی هم گوش میکنند، هرکی هست مثل شماها.) خدا را قبول دارید، دوتا بهشت دارید یک بهشتتان، همین جاست، چون خدا را قبول داری خلاف نمیکنی، شراب نمیخوری، قمار نمیکنی، کار زشت نمیکنی، در مردم آبرو داری، در مردم شرافت داری، در مردم شخصیت داری، بعد از مرگ هم دوتا بهشت داری، یکی داری میبینی دوستان و رفقا در چه آتشی دارند میسوزند شما درونش نیستی، یکی هم داری آن نعمت خدا را میبینی.
لذا این است که رسول گرامی محمدبنعبدالله (ص) میفرماید: پایههای کفر چهار چیز است، کفر که میگویم شاخ و دم ندارد، به ارمنی و جهود و بودایی هم نگاه نکن، کفر یعنی زیر بار حق نرفتن، حق را قبول نداشتن، حقگویی نکردن، پایههای کفر چهارتاست:
1. حرص و علاقۀ شدید به دنيا، ریشه و علتش بیخدایی است. کسی نمیگوید کار نکن فعال باش، کار کن فعالیت کن، ولی با حرصت دزدی نکن، با حرصت نسبت به کسی ظلم نکن، در کسب و کارت اذیت نکن، دزدی نکن، پارسال شب عید بود، من خودم از تلویزیون گوش میکردم، دوتا سهتا مشتریداشت به پلیس میگفت، من سه کیلو و نیم مرغ از اين مرغفروشه خریدم، الآن کشیدم دو کیلو و دویست و پنجاه گرم است، یک کیلو و دویست و پنجاه گرم در سه کیلو جنس کم داده. آن یکی میگفت من سه کیلو خریدم، این الآن دو کیلو است. میگوید چهار چیز پایههای کفر است، یکیاش این است که انسان به دنیا علاقه شدید داشته باشد، زن است ناموسش را میدهد، مرده شرافتش را میدهد.
2. خیلی بد است، ترس از حقگویی و از حق دفاع کردن، که الآن اکثر همینطور است. نه حق میگوید نه از حق دفاع میکند. نیم ساعت منبابمثل چهل دقیقه صحبت میکند، چرتوپرت ميگويد، یک چیزی که زمان خوشش بیاید، دولت خوشش بیاید، مردم خوششان بیاید، چرتوپرت! به هم میرسند، سلام به به، چه دختر زیبایی به به! نمیگوید چرا دختر چادر سرش نیست؟ نمیگوید چرا پسرت این نیست؟ میگوید: دوم پایه کفر اين است كه از حقگویی و حق دفاع کردن دور است، این هم ریشهاش بیعلاقهاي، بیتوجهی به معاد است. فکر نمیکند بابا میمیری تو، آنجا بازخواست داری.
3. سوم چیزی که پایههای کفر است نارضایتی از زندگی که پایهاش غرور و تکبر است، کسانیکه از زندگیشان ناراحت هستند، به خاطر غرور و تکبر است. عزیز من هرچه خدا داده خدا را شکر، الحمدلله. هرروز هم یک شکل نیستی، یک وقت اینقدر داری که نمیدانی چه کار بکنی، یکوقت هم اینقدر نداری که شب نان نداری بخوری.
والله همه اینها را من در این هفتادوسه سالم دیدهام، همه را دیدهام. وقت شده شب نداشتیم نان بخوریم، این را میگویم برای اینکه شما که جوانید یا آنها که بعداً سیدی گوش میکنند بدانند، الآن آقا خودش در خانه گنده نشسته، نه بابا. من با سهتا بچه در همین خیابان در اتاق نه متری، در سه طبقه بالا زندگي ميكردم، هیچی هم داخلش نداشت، هیچ وسیله هم نداشتیم، اگر کسی، یک بچه بيادبي ادرار داشت، باید سه طبقه میرفتیم پایین، میرفتیم گوشه حیاط توالت، نه، منتها با زور زدن و دزدی و این حرفها کار درست نمیشود. میگوید نارضایتی ریشهاش در غرور و تکبر است.
4. چهارم چیزی که سبب کفر است و انسان کافر میشود، خشم و غضب شدید، که ریشهاش بخل و حسادت است، بخل و حسادت. این چهارتا را رسولالله، محمدبنعبدالله (ص) میفرماید ریشههای کفر است.
از آنطرف هم میفرماید: ریشههای ایمان و انسانیت هم چهار چیز است، انشاءالله این چهارتا را همهمان داریم:
1. خداشناسی صحیح، که ریشهاش در تواضع و فروتنی است. وقتی که تواضع داشتی فروتن باشی، هرکه به تو حرف میزند گوش میکنی. درست بود عمل میکنی، نبود شما حالی آن میکنی، من آن هفته داشتم به آن دوستان میگفتم، زحمت میکشند شبها غذا درست میکنند.
گفتم برادرها، ما سه چیز لازم داریم اگر بخواهیم خدا از ما راضی باشد، امام زمان (عج) راضی باشد، این جلسه آبرو داشته باشد، سه چیز لازم داریم:
1. برای همدیگر شخصیت قایل بشویم، به هم احترام بگذاریم، یعنی تکتک شما که الآن میآیید اینجا تاج سر من هستید، خدا میداند تعارف هم نمیکنم، من هم خاک پای همهتان هستم، چون برای خدا آمدید، برای احکام اسلام آمدید، برای انشاءالله یادگیری، یاری امام زمان مهدی آل محمد (ص) آمدید، گفتم اول این است.
2. هدایتگر هم باشیم، یعنی عیب همدیگر را با اخلاق، بدون اینکه کسی بفهمد به هم بگوییم. آینه که میروی جلویش میایستی، همه عیبت را به تو میگوید، کمتر هم نمیگوید، زیادتر هم نمیگوید، اما به کسی هم نمیگوید. بلند هم نمیگوید، کسی بفهمد آرام به تو میگوید اینی. گفتم دوم بایستی که ما هدایتگر هم باشیم.
3. سعی کنیم همهمان، چه شما که میآیید، چه اینها که کار میکنند، چه این حقیر که میگویم، سعی کنیم این سه چهار ساعت که میآییم میرویم آبروی خدا و قرآن و رسولالله (ص) و امام زمان )ع) را حفظ کنیم، باوقار بیاییم، باوقار برویم، سنگین بیاییم سنگین برویم، خیلی تشکر میکنم. شما ديگر بیرون نمیایستید، باز هم از شما خواهش میکنم، وقتی که جلسه تمام میشود تشریف ببرید، دم در کسی نایستد، آنها هم که دم در هستند با کسی رودرواسی نداشته باشند. هرکی هست آقا یا تشریف ببر، یا برو داخل میخواهی ظرف بشویی، برو داخل بشوی، این حسینقلی و این حسنقلی است ما نداریم. همه باید حرف گوش کنند، گفتم اگر این سه چیز باشد، خدا جایش است، امام زمان (ع) جایش است، ما هم آبرو داریم، وگرنه دشمن زیاد است، دشمن چپ و راست نشسته، هزارتا حسن ماها داشتهباشیم، یکیاش را به ما نمیگویند، اما کوچکترین عیبت را به تو میگویند. این مسئله اینقدر مهم است که،
رسول گرامی محمدبنعبدالله (ص) میفرماید: خدایا، به تو پناه میبرم از دوست و رفیقی که خوبیهای من را مستور میکند، بدیهای من را مشهور میکند.
لذا برادرها، پایههای ایمان خداشناسی صحیح است، که ریشهاش در تواضع و فروتنی است. جز این هم انسان به جایی نمیرسد، اگر الآن هزاروچهارصدواندی از عصر رسولالله (ص) میگذرد، روزبهروز آقاتر است، به خاطر اینکه آنروز با تواضع، تسلیم خدا بود.
2. دوم چیزی که پایههای انسانیت و ایمان است، شناسایی نعمتهای خدا (چشم، گوش، عقل) که ریشهاش در فهم است. حساب کن اگر همان چشم را نداشته باشی چه داری؟ گوشت کر باشد، حاضری هرچه پول داری بدهی، گوش داشته باشی. و در عین حال برو جلوی آیینه بایست، ببین این چشمهایت را هرکجا خدا میگذاشت چقدر زشت بود؟ این دماغت را میگذاشت پس گردنت، چقدر زشت بود؟ اینها حساب دارد.
3. سوم چیزی که پایههای انسانیت و ایمان است، معرفت به احکام خدا و قرآن که ریشهاش در تواضع و یادگیری است.
كه مولا علی (ع) میفرماید: بدان نصف علم این است که بدانی که نادانی، هرکی هستی آقا! نصف علم این است که بدانی که نادانی. مراجع تقلیدی؟ سرت درد گرفت، میروی سراغ دکتر. چاه خانهات پر شد؟ میروی دنبال چاهکن. آقا آخرین دکتر جهانی، چاه خانهات که گرفت میروی دنبال فلان، برق خانه قطع شد میروی دنبال فلان. همۀ ما همینطوریم. سوم معرفت به احکام خدا و قرآن كه ریشهاش در تواضع و یادگیری است.
4. چهارم چیزی که سبب کامل شدن انسانیت است دانستن چیزهایی که شما را از راه خدا و انسانیت دور میکند، حواستان جمع باشد. هرچیزی که خودت، زنت، بچهات، خواهرت، مادرت را میخواهد از راه خدا دور کند، از راه انسانیت دور کرده، به جهنم نزدیک کرده. حواست جمع باشد به یک مشت چاپلوس دروغگو نگاه نکنید که اینها به عنوان اینها جواناند، آنها همچیناند، میخواهد امر انگلیس را انجام بدهد، پول میگیرند که انگلیس چه میخواهد آن را بکنند. اسرائیل چه میخواهد آن را بکنند. آنکه وظیفۀ من و شما و هرکس است، این است که ما این جوانهایمان را داشته باشیم، نگذاریم گمراه بشوند. ما آن چيزي که برایمان مهم است جوانهای خوباند. اگر ما هشت سال جنگ را به حول و قوۀ خدا اداره کردیم، سیودو سال الآن اسلام دارد نگهداری میشود به دست یک مشت مومن است، به دست یک مشت مومن است، همه برای قرآن حرکت کردند.
بعد آقا رسولالله محمدبنعبدالله (ص) میفرماید: قوام پایداری جهان، کل بودن جهان، به این چهار گروه است:
1. کسانی که میروند یاد بگیرند که به مردم یاد بدهند، میگوید اصلاً جهان روی این چهارتا تا الآن مانده، روی این چهار گروه، میرود فعالیت میکند یاد میگیرد که بیاید مردم را هدایت کند، به مردم برسد.
2. کسانی که با تواضع مثل شماها با آقایی میآید مینشیند، گوش میکند. میگوید پایههای جهان انسانیت کل به این چهارتاست، یک عده علاقه دارند بروند یاد بگیرند بیایند به مردم برسانند، یک عده هم با تواضع با آقایی از خانهاش بلند میشود میآید، سه ساعت، چهار ساعت، شش ساعت وقت میگذارد که چهارتا کلمه حرف حسابی از خدا بشنود.
3. کسانی که خير و احسانکننده هستند، کسانی که ذاتاً سخیاند. در راه خدا خرج میکنند، در راه خدا گدابازی در نمیآورند.
4. کسانی که کلاً ذاتاً متواضع و حرفگوشکن هستند. ذاتاً متواضع هستند، حرف گوش میکنند. هرکی میخواهد باشد قرآن تاییدش میکند.
قرآن سوره زمر آیه 18 همین را میگوید، میگوید: ای پیغمبر مژده بده به کسانی که حرفها را گوش میکند، بهترینش را انتخاب میکنند، عمل میکنند، اینها آقا، رستگار، عارف هر چه میخواهی اینها هستند.
بعد امام صادق (ع) (به روحشان صلوات بفرستید.) میفرماید: گفتار ما زیباست، از ما بگویید، مردم میفهمند و عمل میکنند. اینکه من اول منبر عصبانی شدم، گفتم چرا یک کلام از رسولالله (ص) نمیگویید؟ یک کلام از امام صادق (ع)؟ یک کلام از قرآن؟ همهاش چرتوپرت! اصلاً من قبولتان ندارم. کسی که همهاش چرتوپرت میگوید، اصلاً بلد نیست قرآن چه شکلی است؟ بلد نیست امام صادق (ع) اصلاً کیه؟ از ما بگویید گفتار ما زیباست و مردم گوش میکنند.
جای دیگر میگوید: بهترین دوست من کسی است که عیبهای من را به من بگوید.
جای دیگر امام صادق (ع) میفرماید: بشنو و بفهم و توجه کن کسی که تو را میگریاند، میگریاند اما به درکت اضافه میکند.
جای دیگر:
امام صادق (ع) میفرماید: اگر از قول من امام صادق (ع) به تو چیزی گفتند، قرآن تایید نکرد، بزن به سینه دیوار، پهن گاو را در دهات برای اینکه میخواهند از سوختش استفاده کنند میزنند به سینه دیوار که این رطوبت و آبش زودتر بیایید پایین، از سوختش استفاده کنند. میگوید وقتي گفتار من به شما رسید، اگر قرآن تایید نکرد بزن به سینه دیوار. اینها گفته امام صادق (ع) است.
قرآن سوره بقره آیه 18- آنان که ایمان نمیآورند و قبول ندارند گوییا کر و لال و کورند، که گفتار حق نشنوند و سخن حق نگویند و در آثار و آیات ما ننگرند. ایشان برنمیگردند از عادت بد خود مگر در جهنم.
برادرها، سعی کنیم وقتی که میآییم از خدا بخواهیم که قلبی لطیف، گوشی شنوا به ما بدهد. خیلیها هستند دم از سواد میزنند آنها نجساند، بیاید در خانه ما یک لیوان آب بخورد من لیوانش را خاکمال میکنم، بعد آب میکشم. مسئله این است که ما ایمان داشته باشیم. قرآن دارد میگوید:
تكرار آيه 18- آنان که ایمان نمیآورند و قبول ندارند گوییا کر و لال و کورند که گفتار حق را نشنوند، سخن حق نگویند و در آثار و آیات ما ننگرند. ایشان برنمیگردند از عادات بد خود مگر در آتش جهنم.
بقره آيه 28- چگونه کافر میشوید به خدا؟ در حالتی که بیچاره بودید وقتی که نطفه گندیده بودید.
مگر غیر از این است؟ علم روز ثابت کرده، این چندتا قطره منی گندیده دویست تا چهارصدمیلیون تکسلول است، یک دانهاش در رحم قرار میگیرد خدا به میل خودش اینجور قیافههایی به این قشنگی ميسازد، حالا شما خوشگلید ها! بیرون زشتاند! همه از درون زباله آمدهاند بیرون.
من یک وقتها روی شوخی به رفقا میگویم: برادر الآن همه صورتها شسته گلگون است، نروی بیرون با دود سیاهش کنی! راست میگویم والله، اکثر کسانی که با ما ناراحتاند به خاطر نورانیت شماهاست، صورتها همه نورانی است، آقا. یکوقت موقع شام به شوخی به رفقا میگویم که این صورتها خوشگل است، همه نورانی است، خرابش نکنید ها! من در خانه میگویم، میگویم والله من یک وقت میروم بیرون، هرکه را نگاه میکنم انگار از درون زباله آمده بیرون، کثیف، نکبت. چرا؟ رعایت اخلاق دین انسانیت ندارد.
تكرار و ادامه آيه 28- چگونه کافر میشود به خدا در حالتی که بیچاره بودید، وقتی که نطفه بودید. پس خدا جان داد شما را و بشر ساخت، شما را بعد به میل خودش میمیراند شما را، بعد دوباره شما را زنده میکند در قیامت و به سوی او برمیگردید. دست ما نیست اختیار دست خداست.
بعد این آیه زیبا:
سوره زمر آیه 18- مژده بده ای پیغمبر آنان را که گفتار را میشنوند و پیروی میکنند بهتریناند، آقاتریناند، آن گروه راه نمود خدا ایشان را، آن گروهاند صاحبان عقل کامل، دانا، رستگار، آقای دو جهان. هرچه بخواهی از خوبی با شما هست.
اینها آیه قرآن است. من اینها را آماده میکنم که بعضی نکبتها نخواهند نق بزنند در هرمقامی هستند باشند، مقام کسی دارد که نوکر دربست خدا باشد. مقام کسی دارد که خودش را خادم امام زمان (عج) بداند، مقام کسی دارد که وقتی میرود منبر یا هرکجا میخواهد سخنرانی کند اول و آخر و وسطش نوکر و خدمتگزار محمد (ص) و آل محمد (ص) باشد. لذا همه باید حرف حق را از هم بپذیرند، "کی بخواهد بگوید." این حرف غلط است، مال انگلیسیهاست. یک مشت انگلیسی قاطی شدند برای اختلاف، همه باید در مقابل حرف حق تسلیم باشند، بگویند چشم، عمل کنند. چرا؟
خود خدا به رسولالله (ص) در قرآن چندبار میفرماید: ای رسول ما، با مردم مشورت کن. تو کی هستی که بخواهی گوش نکنی؟ هرکی هستی، همه باید در مقابل حرف حساب تسلیم باشند، گوش کنند، عمل کنند، تشکر هم بکنند. تشکر هم بکنند. من خودم به اینها میگویم، میگویم که من میگویم باید هدایتگر هم باشیم، نمیگویم شما، میگویم همیشه عیب من را به من بگویید، بیا عیب من را به من بگو، من از تو تشکر هم میکنم اگر درست باشد. نباشد باز هم با اخلاق با آیه قرآن با حدیث حالیات میکنم نه! این، این است، قرآن چندبار به رسولالله (ص) میفرماید، با مردم مشورت کن.
رسولالله (ص) میگوید: من پنج کار میکنم که امتم بعد از من این را سنت کنند:
1. به بچه سلام میکنم.
2. دوترک سوار الاغ میشوم.
3. لباس پشمی میپوشم.
4. روی زمین مینشینم با غلامم، با هربدبختی غذا میخورم.
5. بزم را خودم میدوشم.
مگر تمام علماء و سواددارها و دانشمندها میتوانند یک انگشت رسولالله (ص) باشند؟ مگر میتوانند؟
علی (ع) میفرماید: هرکی به من یک کلمه یاد بدهد من غلام او هستم، هرکی به من یک کلمه یاد بدهد، مگر همۀ دانشمندان جهان چه علمای علم، چه علمای فلان، جمع بشوند مگر میتوانند یک دانه ناخن علی (ع) بشوند؟ میگوید کسی یک کلام به من یاد بدهد، من غلام او هستم.
خدا به داود (ع) پیغمبر است، میگوید: ما به تو پیغمبری دادهایم، خلیفه قرارت دادهایم اما یادت نرود هوای نفس گمراهکننده است، گول نخوری! من کیم! من منم، نه من منم! نه بابا یک دانه مویرگ مغزت فلج بشود تلپی میافتی زمین. تمام شد! من یک وقتها در خانه میگویم: تمام شد کار پوستین، فقط مونده سرآستین، ننهام رفته عروسی! تمام شد! تمام شد! میگوید ما تو را خلیفه قرار دادهایم، ولی نه حواست جمع باشد.
امام صادق (ع) میفرماید: بهترین دوست من کسی است که عیوب من را به من مژده بدهد.
علی (ع) میفرماید: کسی که به من یک کلمه یاد بدهد من غلام او میشوم. کمیل، من را موعظه کن. من شما را موعظه کنم؟ میفرماید: اثر در کلام است، اثر در کلام است.
لذا این است كه برادر من:
علم و معرفت و ایمان این سهتا به وسیله اخلاص و بندگی، گدايي در خانه خدا وارد قلب میشود. با سواد و اینقدر خواندم و لقمه خواندم، و قلمبه خواندم و بیستوپنجتا دکترا از کجا گرفتم، با این حرفها کسی به جایی نمیرسد. علم و ایمان و اینها به وسیلۀ اخلاص و بندگی در خانۀ خدا وارد قلب میشود، سوای همۀ حرفها است.
لذا مولا علی (ع) (همین الآن از قول ایشان میگویم. یک صلوات بفرستید.) میفرماید: علم و نور و اینها تمام به وسیلۀ یقین و بندگی خالص پیدا میشود. بعد میفرماید هرکه برای عزت دنیا و منیت رقابت نکند، درس میخوانی برای خدا بخوان، هر کاری میکنی برای خدا. هرکی برای عزت دنیا و منیت دنیا رقابت نکند:
1. خدایش بیهدایت خلق رهنمای او باشد.
2. بیتعلیم خلق او را بیاموزد.
3. حکمت را در قلبش جای دهد.
4. قرآن سوره بقره آیه 269 ما به هرکی حکمت دادیم، هزاران مسئلۀ دیگر هم دادیم، کسی که به آن رسیده میداند چه خبر است، قرآن است ها.
قرآن سوره بقره آیه 269- کسانی که به وسیلۀ پرهیزگاری و بندگی به آنها حکمت دادهایم، هرنوع چیز دیگر هم میدانند.
تاییدش باز:
سوره جمعه آیه 2- کسانی که به وسیله تزکیه و بندگی میآیند، علم و درک و معرفت میدهیم.
همان سوره جمعه آیه 5- تو که باد میآوری الاغی هستی، بارت کتاب است.
در سوره انفال آیه 29- تو که به خاطر بندگی آمدی درک و معرفت به تو میدهیم، میدانی چیزی که هیچکس نمیداند، میفهمی که هیچکس نمیفهمد، گناهانت را هم میپوشانیم.
این آیه قرآن است. لذا این است امام صادق (ع) میفرماید گفتار ما زیباست از ما بگویید.
این الآن گفتۀ رسول گرامی محمدبنعبدالله (ص) است، این دوای درد الآن ما مسلمانهاست، همۀ جهان ولی مخصوصاً ما مسلمانها ( یک صلوات دیگر بفرستید.) دوای درد کل مسلمانهای جهان:
هرگاه فتنۀ روزگار شما مردم را فرا گرفت و روزتان چون شب تاریک شد، بر شما باد که توسل به قرآن كنيد، که قرآن شفیعی است که شفاعتش فتنهها را برطرف میکند، اگر قرآن را پیشوای خود کنید، شما را به بهشت میرساند. هرکس از قرآن روگردان شود، به جهنم دنیا و آخرت میرود. قرآن وسیلۀ حکم میان شماست، قرآن حقیقت است قرآن مزاح و افسانه نیست. هرستمکاری که به آن پشت کند و از او روبرگرداند، جز بدبختی چیزی ندارد، سرنگونش میکند خدا. قرآن ذکر و راهنمای خداست، قرآن با هوای نفس چهارتا بنجل از بین نمیرود. قرآن همه را انسان میکند در دو دنیا. میگوید بياييد طرف قرآن.
سوره آل عمران آیه 85- هرکس طلب کند سوای دین اسلام دینی را، قبول نمیشود از او، فقط یک دین مورد قبول ماست، آن هم دین اسلام است، وگرنه معطليد.
باز:
سوره آل عمران آیه 87- اگر نکنی جزای شما، کسانی که قرآن را کنار گذاشتهاند، میگوید جزای ایشان این است که بر ایشان باد لعنت خدا و فرشتگان و لعنت تمام لعنتکنندگان.
آیه 88- همیشه بمانند در آن لعنت و کم نمیشود از ایشان عذاب الهی که اثر لعنت است و ایشان مهلت داده نمیشوند.
سوره مائده آیه 67- ای پیغمبر، برسان آنچه را که ما به تو گفتم برسانی راجع به علیبنابیطالب (ع).
که بابا اگر شما میخواهی دین داشته باشی، باید علی (ع) را قبول داشته باشی. "انا مدین
:: بازدید از این مطلب : 112
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0